تاریخ پر مخاطره منطقه نشان می دهد که هیچ یک از حرکت های استقلال طلبانه گذشته، تاکنون نتوانسته توفیقات زیادی در همراه کردن ملت های منطقه داشته باشد. در این میان، گفتمان انقلاب اسلامی، که برگرفته از آموزه های اصیل دینی است[1] مسلمانان را به اتحاد و یکپارچگی در مقابل دشمنان و ایجاد یک بلوک اسلامی دعوت می کند.
در پی تلاش سی ساله حکومت اسلامی ایران ، امروز شاهدیم که گفتمان انقلاب اسلامی، توانسته در اذهان ملت های منطقه نفوذ کرده ، سمت و سوی جدیدی به حرکت های انقلابی بدهد. شکل گیری جنبش حزب الله، ایستادگی معنادار مردم غزه در مقابل تجاوزات رژم صهیونیستی، خیزش های مردم مصر، تونس، لیبی، یمن و بحرین، که به خلع ید برخی از سران این کشورها یا کاهش قدرت برخی دیگر از این سران و نیز التهاب رو به گسترش در سایر کشورهای منطقه انجامیده است، جملگی این اتفاقات دلیل بر تاثیر پذیری ملت های منطقه از گفتمان انقلاب ایران می باشد.
مقام معظم رهبری در یکی از سخنرانی های خود می فرماید:
ما کشورهاى اسلامى، با هم اصطکاک منافع نداریم. یک مجموعه اسلامى، یک بلوک اسلامى، براى همه خوب است، نه براى یک جمع خاص. کشورهاى بزرگ اسلامى هم از یک مجموعه اسلامى سود مىبرند؛ کشورهاى ضعیف و کوچک و فقیر هم سود مىبرند. این، به نفع همه است..... چه کسى از اجتماع مسلمین متضرّر است؟ آن قدرتهایى که مىخواهند اغراض فاسد خودشان را روى ملتهاى مسلمان اعمال کنند؛ یعنى قدرتهاى بزرگ، امریکا، سیاستهاى استعمارى. ما از اوّل انقلاب تا امروز، کشورهاى مسلمان را به وحدت دعوت کردیم؛ کشورهاى منطقه اسلامى و مجموعههاى کوچکتر را به وحدت دعوت کردیم [2]
اکنون که به لطف الهی موانع اصلی ایجاد بلوک اسلامی یعنی حاکمان مستبد و وابسته کشورهای منطقه یک به یک در حال مرتفع شدن هستند، مهم ترین خطر ایجاد انحراف در جنبش های مردمی توسط دستگاهای استکباری می باشد. حضرت آیةالله خامنه ای راهکار مقابله با این خطر را ترویج تفکر مردم سالاری دینی معرفی کرده می فرماید:
آن چیزى که اینجا می تواند به این کشورها کمک کند، تفکر مردمسالارى دینى است. مردمسالارى دینى که ابتکار امام بزرگوار ماست، می تواند نسخهاى براى همهى این کشورها باشد؛ هم مردمسالارى است، هم از متن دین برخاسته است. البته ممکن است فقهاى اهل سنت - چه فقهاى شافعى در مصر، چه مالکىها در بعضى دیگر از کشورهاى آن منطقه، چه حنفىها در بعضى از کشورهاى دیگر - معتقد به ولایت فقیه نباشند؛ خیلى خوب، ما نمی خواهیم حتماً مبناى فقهى خودمان را به آنها عرضه کنیم یا اصرار بورزیم؛ اما مردمسالارى دینى ممکن است شکلهاى گوناگونى پیدا کند. باید این مبناى مردمسالارى دینى را ما براى اینها تبیین کنیم، تفهیم کنیم؛ مثل هدیهاى در اختیارشان بگذاریم. مطمئناً این مردم، مردمسالارى دینى را خواهند پسندید. این کارى است که بر عهدهى ماست و بایستى انجام بگیرد تا دشمنان این ملتها از خلأیى که به وجود آمده، استفاده نکنند. این خلأ را باید به وسیلهى اسلام پر کنند.[3]
[1] . برای نمونه: (شورى: 13) بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، ( بیروت، موسسه الوفا، 1ص 1404 ه. ق)، ج 74، ص 132.