ایام بزرگداشت قیام ابا عبدالله الحسین (ع) در ماه محرم، همواره ایام احیای تعالیم مترقی دین بوده است. آنگاه که به کلمات حسین (ع) می نگریم، برخی از این تعالیم به وضوح نام برده شده است. از آن جمله فریضه امر به معروف و نهی از منکر. چنانکه ابا عبدالله الحسین (ع) می فرماید:
انَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْاصْلاحِ فى امَّةِ جَدّى اریدُ انْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهى عَنِ الْمُنْکَرِ
همانا براى طلب اصلاح امّت جدم خارج شدم و مىخواهم امر به معروف و نهى از منکر کنم.
برای بازشناسی این فریضه الهی مروری به احکام و دستورات امر به معروف و نهی از منکر در اسلام می کنیم. باشد که ما نیز جزء اصحاب و ارادتمندان حضرت حسین (ع) قرار گیریم و در ادامه قیام کربلا نقشی داشته باشیم.
قرآن کریم از امر به معروف و نهى از منکر به عنوان دو وظیفه مهمّ امّت اسلامى یاد مىکند و مىفرماید:
وَلْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلىَ الْخَیْرِ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَونَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
باید گروهى از میان شما به نیکى دعوت کنند و امر به معروف و نهى از منکر نمایند و اینان همان رستگارانند.
امیر مؤمنان على علیه السلام در این باره مىفرماید:
قِوامُ الشَّریعَةِ الْأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْىُ عَنِ الْمُنْکَرِ
- تضمین کننده برپایى شریعت و نظام دین، امر به معروف و نهى از منکر است.
علمای اسلام براى امر به معروف ونهى از منکر مراتبى را ذکر کرده اند که این مراتب طولی بوده و یکی پس از دیگری واجب می شود. نکته اساسی اینکه جایز نیست با احتمال حاصل شدن مقصود از مرتبه پایین، به مراتب دیگرى عمل شود. اما مراتب امر به معروف و نهی از منکر عبارتند از:
1. با شخص معصیت کار طورى عمل شود که بفهمد براى ارتکاب او به معصیت، این نحو عمل با اوشده است؛ مثل اینکه از او رو برگرداند، یا با چهره عبوس با او ملاقات کند، یا ترک مراوده با او کند و از او اعراض کند به نحوى که معلوم شود این امور براى آن است که او ترک معصیت کند.
2. امر و نهى به زبان است، پس با احتمال تأثیر و حصول شرایط گذشته، واجب است اهل معصیت را نهى کنند و تارک واجب را امر کنند برای بجا آوردن واجب.
3. توسل به زور و جبر است، پس اگر بداند یا اطمینان داشته باشد که ترک منکر نمىکند، یا واجب را به جا نمىآورد مگر با اعمال زور و جبر، واجب است، لکن تجاوز از قدر لازم نکند.
جایز نیست براى جلوگیرى از معصیت، خودمان مرتکب معصیت شویم مانند فحش دادن یا دروغ گفتن و اهانت کردن. مگر آنکه معصیتى که از آن جلوگیرى مىشود ازچیزهایى باشد که مورد اهتمام شارع مقدس باشد و به هیچ وجه راضى به آن نباشد. مثل قتل نفس محترمه، در این صورت باید جلوگیرى کند به هر نحو ممکن است.
اگر توقف داشته باشد، جلوگیرى ازمعصیت برزدن و سخت گرفتن بر شخص معصیت کار، و در مضیقه قرار دادن او، جایز است. لکن لازم است مراعات شود که زیاده روى نشود و به مقدار لازم اکتفا گردد و بهتر آن است که در این امر و نظیر آن، اجازه از مجتهد جامع الشرایط گرفته شود.
نکته مهم این که در زمان ما که حکومت اسلامی است، قسمت سوم بر عهد ماموران نظام است. بنابر این اگر جلوگیرى از منکرات و اقامه واجبات موقوف باشد بر جرح و قتل، جایز نیست مگر به اذن مجتهد جامع الشرایط با حصول شرایط آن.
1. بحار الأنوار ، ج44، ص: 329
2. آل عمران: آیه 104.
3. رساله توضیح المسائل، بخش احکام امر به معروف و نهی از منکر