یکی از خصلت های مردمان در عصر ائمه (ع) که می توان آنرا شرم تاریخ نامید، خصلت بی تفاوتی در مقابل حق و باطل است. یعنی برخی مردمان هم برای حمایت از حق بی تفاوت بودند هم برای جلوگیری از ظلم بی تفاوت بودند.
نتیجه بی تفاوتی مردمان در عصر ائمه (ع) رشد باطل و به مسلخ رفتن حق بود. به گونه ای که یازده امام شیعه در اثر بی یاوری شهید شدند و تنها باقیمانده آنان یعنی امام دوازدهم در اثر بی یاوری غایب است.
نباید شک کرد که هرگاه جهان از حالت بی تفاوتی بیرون آید و آماده تحول شود، او (عج)خواهد آمد.
با توجه به مقدمه بالا باید گفت برخی از مسایلی که این روزها بر مملکت شیعه می گذرد، بیش از آنکه به مردم روحیه نشاط و تحول دهد، ترویج روحیه بی تفاوتی است.
و این یعنی برخی با رفتار خود در حال بی تفاوت کردن مردم و در نهایت بی یاور کردن حق هستند که گناهی است نابخشودنی. برای نمونه:
1. چند روزی است که توسط دادستان کل خبر از اختلاس های کلان در بانکها و دیگر مراکز دولتی داده می شود.
2. بیشتر حجم اخبار این مملت صرف اخبار زندگی فوتبالیست ها، هنرپیشگان، مصرف گرایی، دعواهای سیاسی و مطالب کم ارزش دیگر می شود.
3. آمارهای بزه، جرح، قتل، نزاع، طلاق و اعتیاد بیداد می کند و کسی به فکر حل مشکل نیست.
4.تعداد بسیاری از جوانان ما نیاز به ازدواج دارند و شاید به گناه بیافتند اما کسی به فکر نیست.
5. تعداد مدارک علمی در این کشور بسیار بالا رفته در حالی که سطح سواد و معرفت مردم بسیار پایین آمده است.
6. ایران امروز از جمله کشورهایی است که بالاترین مصرف مواد مخدر، سیگار، قلیان، شکر، روغن و مواد آرایشی را دارد.
7. ایران امروز ما از جمله کشورهایی است که کمترین بازده ساعت کار در مراکز اداری و تولیدی را داراست.
8. ایران امروز ما از جمله کشور هایی است که رکود تولید در آن شدید است.
وقتی انسان تمام این مسائل را کنار هم بگذارد، دور از انتظار نیست که نسبت به سرنوشت خودش، دینش و مملکتش بی تفاوت گردد.
او این معضلات را می بیند و می داند که کاری از دستش بر نمی آید. پس ناامید و بی تفاوت می شود.
و گناه بی تفاوت کردن مردم با کیست؟
وای به روزی که اکثر مردم ما دچار چنین رخوت و بی تفاوتی گردند.
آنگاه تاریخ باید مجددا نظاره گر کربلایی دیگر باشد.
باید نظاره گر مظلویت اسلام، شیعه و امام عصر (عج) باشد.
حضرت علی (ع) می فرماید:
ظَهَرَ الفَسادُ فَلا مُنکِرٌ مُغَیِّرٌ وَ لا زاجِرٌ مُزدِجِرٌ أَفَبِهذا تُریدُونَ ان تُجاوِرُا اللَّهَ فى دارِ قُدسِهِ وَ تَکُونُوا اعَزَّ اولِیاءِهِ عِندَهُ؟ « نهج البلاغه، خطبه 129»
فساد و تباهکارى نمایان شده است، [در عین حال] شخصى نیست که آن را تغییر دهد و نه منع کنندهاى که از آن بازدارد. با این حال مى خواهید [و توقع دارید] در جوار رحمت خدا در خانه قدس او قرار گیرید و از عزیزترین دوستان نزد او باشید؟