در پیچ و خم موضوعات مختلف جامعه، به خاطر داشته باشیم که یکی از محورهای شعار سال، بحث فرهنگ بود. در همین راستا باید اذعان کرد که مساله حیثیّت و آبرو ازجمله مهم ترین مباحث فرهنگی جامعه است.
در اسلام به حیثیت و آبروی مومن بسیار تاکید شده است. این تاکید هم راجع به آبروی دیگران و نیز آبروی خود فرد است.
1. از دیدگاه دینی هر کس نسبت به آبروى دیگران دو وظیفه مهم دارد:
1 - 1. حفظ آبرو دیگران
مهمترین راه حفظ آبروى دیگران، پوشیدن کاستىها و زشتىهاى اوست. از این رو، خداى بزرگ با اینکه از عیان و نهان بشر آگاه است، عیوب او را برملا نمىسازد. از این رو، براى انسانى که خود از کاستى و عیب دارد، سزاوار نیست به جستوجوى عیبهای دیگران باشد و یا با سخنان خود در پى بدنامکردن و آشکارساختن لغزشهاى آنان باشد.
دیگر اینکه از سبککردن و تحقیر او بپرهیزد، بنابر این، به تمسخر گرفتن دیگران، برجسته نمودن نقصهاى ظاهرى دیگران، سرزنش دیگران به دلیل خطاهایى که خواسته یا ناخواسته مرتکب شده اند، تندى و خشونت در برابر درخواست دیگران و همچنین نگاه حقارتآمیز به دیگران، به ویژه اگر در جمع اشخاص دیگر باشد، هتک آبروى مومن محسوب مىشود.
نتیجه اینکه هرگونه سخن یا عملی که موجب تزلزل شأن و مرتبه برادر یا خواهر دینى بشود، از نظر اسلام نکوهیده است. امام صادق علیه السلام در این باره مىفرماید:
«مَنْ رَوى عَلى مُؤْمِنٍ رِوایهً یُریدُ بِها شَیْنَهُ وَ هَدْمَ مُرُوَّتِه لِیَسْقُطَهُ مِنْ أَعْیُنِ النَّاسِ أَخْرَجَهُ اللَّهُ مِنْ وِلایَتِه إِلى وِلایَةِ الشَّیْطانِ فَلا یَقْبَلُهُ الشَّیْطانُ»(1)
آن که به زیان مؤمنى به قصد آبروریزى و از بینبردن آقایى او سخنى گوید تا او را از چشم مردم بیندازد، خداوند او را از ولایت خود خارج و به سوى ولایت شیطان رها مىکند، ولى شیطان هم او را نمىپذیرد.
گفتنى است که چنانچه این برخورد ناپسند با توهین نیز همراه باشد، مانند القاب زشت و نسبتهاى ناروا، چهبسا موجب «قذف» (2) نیز بشود، که این خود علاوه بر آثار و عواقب اخروى، مجازاتهایى دنیوى نیز به دنبال دارد که به وسیله حاکم اسلامى به اجرا درمىآید.
1 – 2. دفاع از آبرو دیگران
هر مسلمانى علاوه بر این که خودش وظیفه دارد آبروی مومنی را نریزد، همچنین وظیفه دارد به اندازه توان خویش، نگذارد که دیگران نیز آبروى برادر دینىاش را بریزند. یعنی از آبروی مومنان دفاع کند. مردى در حضور رسول اکرم صلى الله علیه و آله از کسى بدگویى کرد، در همان جا فرد دیگرى در مقام دفاع از او برآمد.
حضرت فرمود:
«مَنْ رَدَّ عَنْ عِرْضِ أَخیهِ کانَ لَهُ حِجاباً مِنَ النَّار(3)
کسى که جلوى آبروریزى برادر مؤمنش را بگیرد، از آتش دوزخ در امان است.
حفظ آبروی خود
آنچه بیان شد راجع به وظیفه مومن نسبت به آبروی دیگران بود. اسلام همان طور که از پیروان خود می خواهد نسبت به آبروی دیگران حساس باشند، همچنین از آنان می خواهد که نسبت به آبروی خود نیز حساس باشند و بی جهت آبروی خود را در معرض خطر قرار ندهند. در معرض خطر قرار دادن آبرو خود گاهی با عنوان بی حیایی یاد می شود.
حیا، حالت شرمسارى و خجلت در ارتکاب اعمال ناپسند را گویند. هرگاه، صفت نیکوى حیا در انسان باشد، مایه دورى جستن وى از کارهاى زشت و حفظ آبرویش می شود. امیر مؤمنان (علیه السلام) فرمود:
«الْحَیاءُ یَصُدُّ عَنْ فِعْلِ الْقَبیحِ»(4)
حیا از ارتکاب کار زشت جلوگیرى مىکند.
بی حیایی و نداشتن شرم معظل فرهنگی است که کما بیش در جامعه از سوی برخی افراد رواج دارد. وقتی در محیط های اجتماعی دیده می شود افرادی هنجارهای جامعه را رعایت نمی کنند و هر طور که میل شان بود می پوشند، مگویند، می خورند، یا اعمال دیگر را انجام می دهند، باید نام این افراد را بی حیا گذاشت. یعنی کسی که داشتن یا نداشتن آبروی دینی برایش مهم نیست.
صفا، پاکى و عفت، یکى از ثمرههاى برخوردارى از صفت ارزشمند حیا در محیط زندگى است، و در مقابل پرهیز نکردن از کارهایى که شرم و حیا را در انسان ضعیف و کمرنگ مىکند، در نهایت منجر به انجام فعل زشت و خدشهدار شدن آبرو انسان می شود.
امیر مومنان علی(ع) می فرماید:
«الْحَیاءُ یَصُدُّعَنْ فِعْلِ الْقَبیحِ» (5)
حیا از [انجام] کار زشت جلوگیرى مىکند.
در هر حال، علاوه بر تاکید دین اسلام به آبرو داری مومن، ما ایرانیان ملتی آبرو دار و آبروخواه هستیم. آن طور که پدرانمان و اجدادمان این چنین بودند. پس شایسته است در زندگی روزمره مان با تقلید از فرهنگ بیگانه اعمالی انجام ندهیم که در فرهنگ اصیل ایرانی، معنای بی آبروی و بی حیایی تلقی می شود.
5. شرح غررالحکم، ج 1، ص 365.