بر اساس آموزه های علم کلام، جهان هستی، جهان تنازع است. یعنی همه جانداران در عالم هستی به دلیل این که موجودات کاملی نیستند، همواره ناچارند برای رشد و تکامل مادی و معنوی خود تلاش کنند و این تلاش گاه با تنازع همراه است. بدیهی است در این میان زیاده خواهی برخی موجودات باعث بروز نزاع میان آنها و سایر موجودات می شود. خداوند تبارک و تعالی مخلوقات عالم را به گونه ای خلق کرده است که بتوانند در مقابل زیاده خواهی موجودات دیگر از خود واکنش دفاعی نشان دهند.
به عبارت دیگر خداوند تبارک و تعالی در هر موجود جاندار یک ویژگی تدافعی گذارده است که آن موجود می تواند در مقابل تهاجم غیر، از خود، خانواده و گاه همنوعان خود دفاع کند. برای نمونه در برخی جانوران ضعیف ابزار دفاعی شان فرار از مقابل دشمن است تا جانشان حفظ شود. مثلا آهو موقع خطر خوب می دود، لاک پشت به درون لاک خود فرو می رود و گنجشگ سعی می کند از محل خطر پرواز کند و به جایی دیگر برود. این در حالی است که حیوانات قوی تر در مقابل دشمن ایستاده و با ابزاری که خداوند به ایشان داده مانند چنگال و دندان و شاخ و غیره دشمن را از خود دفع می کنند.
اما سوال اینجاست: ابزار دفاعی انسان در مقابل دشمنانش چیست؟
پاسخ: قوه عقل.
در میان جانداران انسان هم با قوه تعقل خود، در طول تاریخ توانسته در مقابل خطرات زندگی از خود دفاع کند. این قدرت تدافعی کم کم شکل پیشرفته به خود گرفته قدرت نظامی نامیده شده است. رواج ارتش ها وتجهیزات نظامی دقیقا به همین دلیل ظهور و بروز پیدا کرده است. این ظهور و بروز قدرت نظامی در برخی اقوام آنقدر کثیر بوده که رفته رفته، خود باعث خوی تجاوزگری شده، صاحبان قدرت را به فکر حمله به سایر همنوعان خود انداخته است.
در عصر مدرن، تکنولوژی های جدید باعث شده نوع تهاجم انسانها به یکدیگر متفاوت از سابق شود. به همین دلیل نوع دفاع ملت ها هم گونه های جدید پیدا کرده است. از جمله نمونه های تهاجمات جدید از سوی ملل قدرتمند، حمله به اقتصاد کشورهای دیگر از طریق محاصره، تحریم، بلوکه کردن اموال و غیره است.
در این جنگ بدون خون ریزی و کشتار، کشور زورمدار سعی می کند از طریق به تنگنا در آوردن اقتصاد کشور هدف، او را تابع خود کند یا او را از بین ببرد.
عقل سلیم یعنی همان قوای که خداوند برای دفاع متجاوز به انسان داده است، حکم می کند که در مقابل چنین تهاجمی، راهکار درستی انتخاب شود. مثلا کشور مورد تهاجم، قدرت اقتصادی خود را کیفیت بخشیده تهاجمات دشمن را پس بزند.
دقیقا به همین دلیل مقام معظم رهبری سال 1395 را سال «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» نامیدند. ایشان برخی از راه حل های کاربردی مقاومت در مقابل تهاجم اقتصادی دشمن را این چنین بیان کردند:
أ. «شناسایی و تمرکز بر فعالیتها و زنجیره های مزیت دار اقتصادی»
ب. «احیا و به حرکت درآوردن تولید داخلی»
ت. «خودداری جدی ازخریدهای خارجی که قدرت تولید داخلی را تضعیف کند»
ث. «مدیریت پولها و منابع مالی ایران که از خارج وارد کشور می شود»
ج. «دانش بنیان شدن بخشهای مهم اقتصادی»
ح. «بهره برداری از بخشهایی که قبلاً در آنها سرمایه گذاری کلانی شده است مانند پتروشیمی و ساخت نیروگاه»
خ. «مشروط شدن همه معاملات خارجی به انتقال فناوری به داخل ایران»
د. «مبارزه جدی و واقعی با فساد، ویژه خواری و قاچاق»
ذ. «افزایش بهره وری انرژی»
ر. «نگاه ویژه و حمایتی به صنایع متوسط و کوچک»
مقام معظم رهبری عنصر اصلی برای به کار بستن راهکارهای ده گانه را حرکت انقلابی دانستند.
در مقابل این راه حل عاقلانه، راههای غیر عاقلانه دیگری هم متصور است. مانند تسلیم یا فرار در مقابل دشمن.
حاصل آنکه آحاد مردم، خصوصا دولت تدبیر و امید، اگر قصد دارند راهکارهای دلسوزانه یکی از خردمندترین رهبران جهان معاصر را بکار گیرند باید:
اولا؛ انقلابی عمل کنند
ثانیا؛ برخی اعمال و شیوه های غلط اقتصادی، متضاد با راهکارهای ده گانه رهبری را رها کنند.
ثالثا؛ همراهی با تفکر خطرناک برخی سیاسیون امروز ایران را ترک کنند. تفکری که می پندارد تنها راه حل بهبود اقتصاد کشور و وضع معیشت مردم دوستی با غرب است. از این رو، بانگ برآورده که:
«دنیای فردا دنیای گفتمانها است، نه دنیای موشکها»
مردم و دولت برخواسته از رای مردم باید بدانند که این تفکر انحرافی با چنین شعارهای فریبنده ای درصدد است از آرمانها و ارزشهای انقلاب و نیز گفتمان حضرت امام (ره) مبنی بر «کُونوا للِظّالِمِ خَصماً وَ لِلمَظلومِ عَونا» دست بردارد.
شوکت الله سازند در تاریخ شنبه هفتم فروردین در این متن، شعار «دنیای فردا دنیای گفتمان است، نه دنیای موشک ها.1 را تفکر انحرافی و خطرناک خوانده بود.
در همین رابطه مقام معظم رهبری در سخنان چهارشنبه یازدهم فروردین با انتقاد شدید از کسانی که روزگار و دنیای فردا را دنیای مذاکره می دانند و نه موشک فرمود:
روزگار، روزگار همه چیز است وگرنه به راحتی و به صراحت حق ملت را خواهند خورد. ایشان در باره نیت گوینده این سخن افزودند:
اگر این حرف از روی ناآگاهی گفته شده باشد یک مسئله است اما اگر از روی آگاهی باشد خیانت است. 2
2. http://www.leader.ir