یکى از سنّتهاى نیکوى بشرى که از دیرباز میان انسانها متداول بوده، «ازدواج» است.
شاید هیچ پدیدهاى به اندازه این سنّت حیات بخش، مورد توجه بشر نبوده است، زیرا هم محتوایش بطور کامل با فطرت انسان هماهنگ است و هم موجب رشد و تربیت صحیح قواى طبیعى انسان و ارضاى غرایز و تأمین نیازهاى اصیل او مى شود.
غریزه جنسى یکى از غرایز پرقدرت بشر است که اگر براى مهار آن بموقع اقدام نشود و از راه صحیح تعدیل نگردد، زمام اختیار آدمى را به دست خواهد گرفت و چون طوفانى سرکش، او را به منجلابِ فساد و تباهى خواهد کشاند.
ادیان الهى همواره به مردم سفارش کرده اند که این نیازها را از راه طبیعى و مشروع، برطرف کنند و از افراط و تفریط بپرهیزند. دین اسلام نیز براساس توجهى که به نیازهاى فطرى انسان دارد، براى اشباع صحیح آنها مقرّرات مناسبى وضع کرده و راههاى اصولى را در این زمینه نشان داده است؛ ازدواج از نظر اسلام، تنها راه تعدیل غریزه جنسى است که استفاده صحیح از آن تکامل انسان را در پى دارد.
قرآن کریم در موارد متعدّدى به اهمیت ازدواج اشاره نموده و اهداف و ثمرات آن را گوشزد کرده است. این اندیشه افراطى را که ازدواج مانع ترقى و تکامل معنوى و اخلاقى انسان است، از نظر قرآن، مردود و مغایر با روش معمول انبیاى الهى دانسته شده است. در آیه زیر مى خوانیم:
وَ لَقَدْ ارْسَلْنا رُسُلًا مِنْ قَبْلِکَ وَ جَعَلْنا لَهُمْ ازْواجاً وَ ذُرِّیَّةً ...
ما پیش از تو (نیز) رسولانى فرستادیم و براى آنها همسران و فرزندانى قرار دادیم.
خداوند متعال، زوجیّت را در متن زندگى انسان قرار داده و آن را موجب گسترش نسل بشر دانسته است؛ آنجا که مى فرماید:
وَاللَّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ انْفُسِکُمْ ازْواجاً وَ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ ازْواجِکُمْ بَنینَ وَ حَفَدَةً ...
خداوند براى شما از جنس خودتان همسرانى قرار داد، و از همسرانتان براى شما فرزندان و نوه هایى به وجود آورد.
ازدواج از نظر قرآن، نقش اساسى در پاکدامنى انسان دارد و تداوم عفّت بدون آن، با مشکلات بسیارى همراه است؛ بدین جهت از کسانى که توانایى ازدواج ندارند، خواسته شده که از فرورفتن در لجنزار فساد خوددارى نمایند و با خویشتندارى، عفّت خود را حفظ کنند تا براى آنان امکان ازدواج فراهم شود. در آیه اى مى خوانیم:
وَلْیَسْتَعْفِفِ الَّذینَ لا یَجِدُونَ نِکاحاً حَتَّى یُغْنِیَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ
کسانى که امکانى براى ازدواج نمى یابند، باید پاکدامنى پیشه کنند تا خداوند از فضل خود آنان را بى نیاز گرداند.
ازدواج از نظر قرآن از چنان ضرورت و اهمیّتى برخوردار است که هیچ چیز، حتى تهیدستى نمى تواند مانع انجام آن شود، چنان که مى فرماید:
وَ انْکِحُوا الْایامى مِنْکُمْ وَالصَّالِحینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ امائِکُمْ انْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ
مردان و زنان بى همسر خود را همسر دهید. همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را؛ اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بى نیاز مى سازد؛ خداوند گشایش دهنده و آگاه است.
مسأله پیوند زناشویى در سخنان گهربار و سیره عملى حضرات معصوم (ع) از جایگاه ویژهاى برخوردار است.
امیر مؤمنان (ع) نیز جوانان را به ازدواج توصیه کرده، مى فرماید:
تَزَوَّجُوا فَانَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) کَثیراً ما یَقُولُ: مَنْ کانَ یُحِبُّ اَنْ یَتَّبِعَ سُنَّتى فَلْیَتَزَوَّجْ فَانَّ مِنْ سُنَّتِىَ التَّزْویجَ ...
ازدواج کنید. بدرستى که رسول خدا (ص) بسیار مى فرمود: هر کس دوست دارد از سنّت من پیروى کند، ازدواج نماید، زیرا آن یکى از سنّتهاى من است.
به همان اندازه که پیوند زناشویى در اسلام مورد ترغیب و تشویق قرار گرفته، عزوبت و خوددارى ورزیدن از ازدواج و تشکیل خانواده مورد نکوهش قرار گرفته است. رسول خدا (ص) مى فرماید:
شِرارُکُمْ عُزَّابُکُمْ، رَکْعَتانِ مِنْ مُتَأَهِّلٍ خَیْرٌ مِنْ سَبْعینَ رَکْعَةً مِنْ غَیْرِ مُتَأَهِّلٍ
بدترین شما بى همسران شما هستند. دو رکعت نماز شخص متأهّل از هفتاد رکعت نماز فرد بى همسر بهتر است.
آن حضرت به شخصى به نام «عکاف» برخورد. او با توجه به برخوردارى از امکانات مالى، مجرّد مى زیست. پیامبر صلى الله علیه و آله وقتى متوجه این امر شد، خطاب به او فرمود:
ازدواج کن و گرنه گناهکار خواهى بود.
امام صادق علیه السلام نیز فرمود:
اِنَّ رَکْعَتَیْنِ یُصَلّیهِما رَجُلٌ مُتَزَوِّجٌ افْضَلُ مِنْ رَجُلٍ یَقُومُ لَیْلَهُ وَ نَهارَهُ اَعْزََبَ
همانا ارزش دو رکعت نماز مرد متأهّل، برتر از عبادت شبانه روزى مرد بدون همسر (عَزَبْ) است.