در تیر ماه سال 1399 همزمان با اوج گرفتن دوباره بیماری کرونا، وزیر بهداشت دولت دوازدهم گفته است:
«گزارشهای امنیتی برای ما میآید. اینکه دوستان از فقر و تهیدستی به سمت طغیان میروند، جدی است. رییس جمهور و نیروهای امنیتی باید به معیشت و عدم شکلگیری طغیان فکر کنند.»
این که وزیر یک دولت چنین هشداری می دهد، از چندین محور قابل تامل است. از جمله اینکه او حتما امور نابخردانه ای را در سطح کلان مدیریت کشور دیده است که چنین هشدار می دهد.
نویسنده این سطور مصداق بالا را مطرح کرد تا به یک سوال اساسی پاسخ دهد: ادامه مسئولیت در یک نظام الهی تا چه مرحله ای مشروع است؟ به عبارت دیگر اگر مدیری با عملکرد خود نشان داد که تخصص مدیریت زیر مجموعه خود را ندارد، آیا شرعا و قانونا جایز است هم چنان در آن مسئولیت بماند؟
آموزه های دینی به ما می گویند:
«لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها» بقره( 2)، آیه 286.
خداوند هیچ نفسى را جز به اندازه توانش تکلیف نمى کند.
«رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ» پروردگارا! آنچه را که توانش نداریم بر ما تحمیل نفرما!
انسان خداجوی حق مدار، هرگاه دید توان اداره یک مسئولیت را ندارد، خود با قبول اشتباهات و عذرخواهی در محضر پروردگار و مردم، کنار می رود و در دعاهایش خواستار عفو الهی برای اعمال اشتباهی است که پیش از این انجام داده است.
بی شک خداوند هم به پاس حسن نیت وشجاعتی که چنین مسئولی داشته و برای قدردانی از قبول و اعتراف به اشتباه و درپی آن کناره گیری از مسئولیت، او را سزوار پاداش اخروی خواهد کرد.
اما قصه پر غصه آنگاه شروع می شود که مسئول یا مدیری کم توان یا ناتوان، نه تنها اشتباهات خود را نمی پذیرد و کنار نمی رود، بلکه این اشتباهات را نقطه قوت خود می داند.
مقام معظم رهبری برخی از شاخصه های مسئولان نظام اسلامی را این چنین بر می شمارد:
«ایمان به خدا، خضوع در مقابل حق، حق شناسى، ادب حاکمان و اخلاق زمامداران، استقلال، نه شرقى نه غربى بودن، حاکمیت پرهیزگاران، ولایت محورى، مردمسالارى دینى، کرامت بخشى به مردم، عدالت و آزادى، احیاى ارزشها، اصولگرایى و آرمانخواهى، اعتماد به نفس، وجدان کارى، قانون گرایى، مسئولیت پذیرى و پاسخگویى امانت دارى، نظارت و فرصت شناسى.»
بی تردید از جمله عوامل عقب افتادگى یک کشور آنگاه رخ می نماید که مدیران ناشایست، بر امور جامعه تسلط یابند. به تعبیر قرآن، این مدیران خود محور و ناشایست که مصالح و منافع خود را بر خواسته هاى خدا ترجیح مى دهند، در واقع جامعه خود را به سوی نابودی می کشانند:
«وَ جَعَلْناهُمْ ائِمَّةً یَدْعُونَ الَى النَّارِ»؛
و آنها (گمراهان) را پیشوایانى قرار دادیم که مردمان را به سوى آتش فرا مى خوانند.
خلاصه آنکه آقای مدیر!
لطفا اگر دیدی تمام شواهد و قراین نشان از بی تدبیری و اشتباهات فراوان شما می دهد؛
اگر دیدی دلسوزان نظام و اسلام و حتی معتمدین خودتان جمگی بر عملکرد شما اشکال و ایراد وارد می کنند،
اگر دیدی مردم از شما ناراضی هستند و خواهان تحول و تغییر در مدیریت شما هستند،
تا دیر نشده خودتان استعفا بدهید و کار را به جای باریک نکشانید.