فلسفه قیام امام حسین (ع) :
1. نجات اسلام؛ ابا عبدالله خود می فرماید:
اگر قیام نکنم ، فاتحه اسلام خوانده شده است.
2. ابطال حکومت یزید چرا که چنین فردی لیاقت حکومت بر مسلمانان را نداشت. امام حسین در این مورد می فرماید:
« مردم پیامبر خدا فرمود: هر مسلمانی با سلطان زورگویی مواجه گردد ( که حرام خدا را حلال نموده و پیمان الهی را در هم می شکند با سنت و قانون پیامبراز درمخالفت درآمده در میان بندگان خدا راه گناه و معصیت و دشمنی درپیش می گیرد) ولی او در مقابل چنین سلطانی با عمل و یا گفتاراظهار مخالفت ننماید ، بر خداوند است که این فرد را به محل همان سلطان طغیانگر و آتش جهنم داخل کند....»
3. ایجاد حکومت عدل که در آن ظلم ،ستم ، تبعض و مخالفت با فرمان خدا نباشد. امام در این خصوص می فرماید:
»آیا نمی بینید که نه به حق عمل می شود و نه از باطل رو گردانی می گردد. شایسته است که در چنین محیط ننگینی شخص با ایمان و با فضیلت، فداکاری و جانبازی کند و به سوی فیض دیدار پروردگارش بشتابد»
4. جلوگیری از ترویج فساد و بی بندو باری در جامعه و احیا امر به معروف و نهی از منکر. اباعبدالله (ع) در باره می فرماید:
همانا من برای زنده کردن دین و شریعت جدم رسول الله(ص) و برای امر به معروف و نهی از منکر قیام کردم.
5. از بین بردن سب و لعن علی (ع) که توسط معاویه بنا گذاشته شده بود.
6. حذف موروثی کردن خلافت از خاندان بنی امیه که خاندانی منحرف بودند. اما در خصوص می فرماید:
« هر شخص آزاده ای مثل من هرگز با شخصی مثل یزید بیعت نخواهد کرد»
آن چه از نظر گذشت مهمترین علل قیام اباعبدالله الحسین (ع) بود؛
اما نکته اساسی در این میان آن که پیام این نهضت تنها مربوط به مردم عصرخود سیدالشهدا(ع) نمی باشد؛ بلکه پیامی است به همه تاریخ و همه انسان ها :
«ای که بشریت هرگاه با شرایطی همچون من مواجه شدید، برای حفظ دین و کرامت انسانی خود، قیام کرده از پا ننشینید.»
السلام وعلیک یا اباعبدالله الحسین