مسئله جانشینی پیامبراکرم (ص) از برجسته ترین نقاط اختلاف در امت اسلام از صدر اسلام تاکنون است. جریان های پدید آمده از این اختلاف به دو دسته عمده یعنی قائلان به نظریه نص و نصب و باورمندان به جریان موسوم به سقیفه تقسیم می شوند.
در صدر اسلام بعد از بروز اختلافات بر سر جانشینی پیامبر(ص)، امام علی (ع) به دلیل اهمیت حفظ اسلام و مصلحت اسلامی با کنار کشیدن از جدال بر سر خلافت، همواره سعی در ایجاد وحدت، در عین بیان حق خود از خلافت داشت. به عبارت دیگر، حضرت علی (ع) با دست نزدن به شمشیر و قیام بر علیه خلیفه منتخب شورا، درصدد ایجاد وحدت بود اگر چه از طرح دعوی خود و مطالبه آن و از تظلم در هر فرصت مناسب خودداری نکرد. موضوعاتی همانند مشاوره سیاسی، مشاوره اقتصادی و نظامی، همکاری علمی و قضایی و ارائه راهنمایی های لازم در امور دیوانی از موارد تعامل امام علی (ع) با خلیفه اول بر شمرده شده و در دوران خلیفه دوم، افزون بر همکاری و مشورت نظامی، در نبرد جسر، جنگ با رومیان و نبرد بیت المقدس و... پیروان خود را برای همکاری با خلیفه اذن داده است.
این همکاری ها در زمان خلیفه سوم هم ادامه داشت؛ افزون بر آن به سبب مسائل ویژه این دوران، امام در برابر ناراضیان خلیفه، نقش وساطت و میانجیگری را به عهده داشته است و هنگام محاصره خانه خلیفه، مشک هایی از آب را از طریق فرزندانش حسن و حسین علیهماالسلام برای خلیفه فرستاد. این رفتارها، از روح بلند وحدت خواه آن بزرگوار حکایت دارد که این روحیه نیاز امت اسلامی در عصر حاضر است. ترویج چگونگی عملکرد امام علی (ع) نسبت به دستگاه خلافت زمان خود، نیاز امروز جامعه اسلامی است، چرا که در سایه این ترویج، اهتمام به مصالح اسلام و پایداری در مقابل دشمان اسلام نهفته است. حضرت دائما به نفع اسلام و مسلمین و مصلحت آنان عمل می کرد و در باره چرایی رفتار خود در زمان خلفاء می فرمود:
«فَخَشِیتُ إِنْ لَمْ اَنصُرِ الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ أَنْ أَرَی فِیهِ ثَلْماً أَوْ هَدْماً تَکُونُ الْمُصِیبَةُ بِهِ عَلَیَّ أَعْظَمَ مِنْ فَوْتِ وِلَایَتِکُمُ» پس ترسیدم که اگر اسلام و طرفدارانش را یارى نکنم، رخنه اى در آن ببینم یا شاهد نابودى آن باشم، که مصیبت آن بر من سختتر از رها کردن حکومت بر شماست.
. نهج البلاغه، نامه 62، تصحیح صبحی صالح.