در ایام پایان سال 1395 و شروع سال 1396 هستیم. در این ایام ایرانیان به مناسبت سال جدید جشن می گیرند. آنچه که شایسته است در ایام سال جدید به آن اشاره کرد، تجربه اندوزی از سالی که گذشت و عنیمت شمردن سال پیش رو است. در واقع اسلام عزیز تاکید بسیار بر روی غنیمت شمردن عمر دارد و تغییر سال تلنگری است که یادمان بیاید در سالی که گذشت چه کرده ایم و در سالی که پیش رو است چه باید یکنیم.
از نظر شوکت الله سازند پاسخ این پرسش که در سال جدید چه باید بکنیم، میتنی بر هستی شناسی ماست. از نگاه یک فرد مسلمان انسان خلق شده است برای عبادت، معرفت، قرب الی الله و در نهایت رسیدن به سعادت. پس می بایست هر کاری که انجام می دهد اعم از امور شخصی، خانوادگی و اجتماعی، برای قرب الی الله و رسیدن به سعادت واقعی باشد.
اگر کسى عمرش را در راه تحصیل ایمان و معرفت، بندگى خدا و کسب اخلاق انسانى، صرف کند، از وقت خود خوب استفاده کرده و در این صورت، از ضرر و خسران در امان مانده و سعادتمند خواهد شد.
امیرمؤمنان حضرت علی (ع) می فرماید:
همانا عمرتو، مهریه سعادت و خوشبختى توست به شرط آنکه، در طاعت و بندگى پروردگارت، تمام کنى.[1]
یکی از اسامی روز قیامت یوم الحسره است چون کسانی که ایام عمر خود را در غیر بندگی خدا سپری کردند، در آن روز حسرت می خورند و فریاد بر مى آورند که خداوندا! یک بار دیگر ما را به دنیا برگردان، تا تمام لحظات زندگى را در کسب ایمان، عمل صالح و اخلاق نیکو، صرف کنیم و از الطاف تو، بهره مند گردیم. ولى در پاسخ آنان، گفته مى شود: باید وقتى که در دنیا بودید، از عمرتان، بهره مى گرفتید.[2]
حقیقت آن است که فرصتهاى زندگى بشر، ناپایدار و زودگذر است از این رو، متون دینی به ما توصیه می کند که مواظب گذر عمر باشیم و لحظه لحظه عمر را غنیمت شماریم.
رسول خدا (ص) می فرماید:
همانا در ایام زندگى شما لحظاتى است که در معرض نسیم حیات بخش پروردگارتان قرار مى گیرید (و فرصتهاى مناسبى به دست مى آورید) بکوشید که خویشتن را در مسیر فیض الهى قرار دهید.[3]
حاصل آنکه دنیا، دار کار، کوشش و عمل است و آخرت دار بهره بردارى از عمل دنیا. باید کارى کرد که در آخرت دچار حسرت نشد. قرآن کریم مى فرماید:
آنان (ستمگران) را از روز حسرت که کار به پایان آمده و آنان همچنان در حال غفلت هستند بترسان.[4]
از جمله عواملى که باعث مى شود، انسان نتواند بخوبى از فرصتها بهره بردارى کند، عبارت است از:
الف. کسالت و تنبلى که همچون بیماری، دین و دنیاى انسان را نابود مى سازد. از این رو اسلام آن را نکوهش کرده و پیروان خود را از دچار شدن به آن برحذر مى دارد. امام باقر (ع) فرمود:
من از مردى که در کار دنیایش تنبلى کند، خوشم نمى آید، کسى که در امر دنیایش سست باشد، در امر آخرتش سست تر خواهد بود.[5]
ب. تأخیر انداختن کارها و کار امروز را به فردا وانهادن ازجمله آفت هاى از دست دادن فرصت ها محسوب مى شود. در روایات اسلامى، از این موضوع با عنوان «تسویف» یاد شده است. امیر مؤمنان حضرت علی(ع) درنامه اى به یکى از یارانش مى نویسد:
باقیمانده عمرت را تدارک کن و نگو فردا و پس فردا. همانا پیش از تو، کسانى هلاک شدند که روى آرزوها و تأخیر انداختن کارها ایستادند، تا ناگهان امر خدا فرا رسید درحالى که آنان، غافل بودند.[6]
بى برنامه بودن، لهو و بیهودگى، روى آوردن انسان به خوشگذرانی هاى موقت و بى حاصل، جملگی از دلایل کسالت و تنبلی و تاخیر انداختن کارها است که بی شک عمر انسان را تلف کرده، حاصلی جزء حسرت نخواهد داشت.
[1]. شرح غرر الحکم، آمدى، ج 2، ص 499.
[2]. مضمون این پیام قرانی در چندین آیه وجود دارد مانند: مؤمن، آیات 11- 12 سجده، آیات 12- 14، فاطر، آیه 37 ابراهیم، آیه 44- مؤمنون، آیات 106- 108
[3]. محجة البیضاء، ج 5، ص 15.
[4]. مریم، آیه 39.
[5]. فروع کافى، ج 5، ص 85.
[6]. بحارالانوار، ج 73، ص 75.